Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-07@10:41:55 GMT

طراحی تلگرام برای بی‌ثبات سازی فضای اجتماعی ایران

تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۴۴۵۴۰

طراحی تلگرام برای بی‌ثبات سازی فضای اجتماعی ایران

از مهمترین نکاتی که می‌تواند بر روی این انتخابات تاثیر زیادی داشته باشد شبکه‌های اجتماعی مجازی، پیام‌رسانها و فضای مجازی است و یک جریان داخل کشور طی 4 سال گذشته تلاش زیادی برای زنده نگه داشتن این شرایط کرده، از خریدن کانالهای تلگرامی تا هماهنگی با کانالهای وابسته به مجاهدین خلق و سرویسهای اطلاعاتی غربی نظیر آمدنیوز در کارنامه این جریان وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از دیگر تلاشهای این جریان طی سالهای اخیر می‌توان به نفوذ دادن تلگرام به عنوان پیام‌رسان اصلی در کشور اشاره کرد و این در حالیست که با توجه به اینکه این پیام‌رسان از جدیدترین پروتکلهای رمزنگاری استفاده می‌کند، نمی‌توانیم با مفاسد و منکرات درون آن به راحتی مقابله کنیم و در شرایطی که گروه‌های تروریستی تکفیری اطراف کشور ما حلقه زده‌اند و بدخواهان با جنگ نرم به دنبال استحاله و تغییر سبک زندگی مردم ما هستند این پیام‌رسان یک بستر امن برای تنفس این گروه‌های معاند و مفسد در کشور بوجود آورده است.

همچنین با انتشار خبرهای خاص پس از دستگیری ادمین‌های کانال‌های تلگرامی مشخص شد جریان نفوذ تا عمق برخی دستگاه‌های دولتی کشور پیش رفته است و به همین دلیل دروغ‌ها، بهانه‌ها و برنامه‌ریزی‌های بسیاری برای زنده نگه داشتن تلگرام و فضای مجازی رها شده داشته است که به شرح زیر است:

الف) دروغ فیلترینگ هوشمند

در حالی دولت یازدهم سرمایه‌گذاری سنگینی بر روی پروژه فیلترینگ هوشمند کرده است که با توجه به پروتکل‌های رمزنگاری بر روی پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی امکان فیلتر کردن محتوای این رسانه‌های تعاملی وجود ندارد و این در حالیست که پس از تاثیرگذاری تلگرام و اینستاگرام در انتخابات مجلس در اسفند 94 وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با فشار کارشناسان و خانواده‌ها پس از مشخص شدن مفاسد عظیم در این شبکه‌ها مجبور به اعتراف می‌شود که فیلترینگ هوشمند تنها بر روی محتوای غیر رمز پاسخگو است؛ پیشتر جریان دولتی مدعی تاثیر‌گذاری این سامانه گرانقیمت بر روی تلگرام و اینستاگرام بودند.

ب)ساماندهی کانالهای تلگرامی بالای 5000 عضو

در حالی دولت این طرح را برای زمان خریدن زنده ماندن تلگرام تا انتخابات 96 ارائه کرد که پس از دستگیری ادمین‌های کانال‌های تلگرامی بسیاری از پیش‌بینی‌های کارشناسان درست از آب در آمد و آن این بود که هدف اصلی این طرح محدود کردن کانال‌های انقلابی و منتقد دولت است که در این طرح ثبت‌نام نکرده‌اند.

این طرح ناقص و غیرکارشناسی در حالی از سوی دولت پیشنهاد شد که دولت محترم خود می‌دانست این طرح از ابتدا شکست خورده است چرا که تلگرام مملو از کانال‌های به زبان فارسی بالای 5000 عضو ضد انقلاب، غیر اخلاقی، الحادی، هتاک به مقدسات و گروه‌های تروریستی نظیر داعش است و طبیعی است که مدیران آن نمی‌آیند این کانال‌ را ثبت کنند و از طرف دیگر تمامی مدیران کانال‌های دستگیر شده، کانال‌هایشان در این طرح ثبت شده بود که پس از دستگیری اشاره مستقیم به هماهنگی با یک وزیر دولتی داشتند و اعتراف کرده‌اند فعالیت‌های غیر اخلاقی و ضد امنیت ملی داشته‌اند.

پس می‌شود به این نتیجه رسید که این طرح برای محدود کردن کانالهای انقلابی و منتقد دولت بوده و جریان هدایتگر مدیران کانال‌های تلگرامی دستگیر شده درون دولت قصدش در روز‌های نزدیک به انتخابات قصد غیر خیرخواهانه‌ای بوده است.

ج) ادعای نادرست راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات

در حالی دولت محترم برای کم کردن انتقادها و فرار از کم‌کاری در 3 سال گذشته ادعای راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات را دارد که هیچ کدام از مراحل آن اجرا و تائید نشده است؛ شبکه ملی اطلاعات باید پس از تائید شورای عالی فضای مجازی توسط مرکز ملی فضای مجازی راه‌اندازی شود و این در حالیست که هیچ کدام از مراحل سپری نشده و حتی نشانه‌های افتتاح این شبکه هم دیده نمی‌شود.

تفکیک ترافیک داخلی از خارجی و تغییر تعرفه استفاده مصرف‌کننده دو نشانه اصلی راه افتادن شبکه ملی اطلاعات که امروز پس از ماه‌ها از این افتتاح نمایشی، هیچ کدام از این نشانه‌ها حتی از کیلومترها دورتر هم قابل مشاهده نیست؛ به نظر می‌رسد این افتتاح هم مانند دیگر افتتاح‌های این روزهای دولت تدبیر، کارکرد انتخاباتی دارد.

د) تعطیلی جلسات شورای عالی فضای مجازی برای خرید زمان

در حالی کشور روزهای خاصی را در فضای مجازی در 4 سال گذشته طی کرده است که بسیاری از جلسات شورای عالی فضای مجازی در این دولت تشکیل نشده است؛ آقای واعظی در میان خبرنگاران به این موضوع اشاره مستقیم داشته که تعطیلی جلسات شورای عالی فضای مجازی نظر رئیس‌جمهور بوده است! و به همین دلیل در این فرصت تعطیلی جلسات این شورا، تلگرام در حال جا افتادن داخل کشور بود و جلسه‌ای برای تعیین تکلیف آن برگزار نشد.

ه) برگزاری همایش براندازانه ایران کانکت 2016

حضور جاسوس امریکایی به‌نام «نزار ذاکا» تحت عنوان مدیر منطقه‌ای آژانس توسعه فراملی امریکا در حوزه غرب آسیا و شمال آفریقا به‌بهانه همایش هفته فناوری اطلاعات و ارتباطات فارسی‌زبانان در داخل کشور، تجربه بسیار خوبی از برنامه‌ریزی دشمن برای ورود جاسوسانش به داخل کشور است که خوشبختانه این جاسوس امریکایی سریعاً شناسایی و دستگیر شد.

به تبع آن همایشی به نام ایران کانکت 2016 توسط یک شرکت انگلیسی وابسته به GCHQ(سرفرماندهی سایبری انگلیس)داخل کشور برگزار شد که نشان از برنامه‌ریزی گسترده برای بهره‌گیری از فضای مجازی به‌منظور براندازی انقلاب اسلامی داشت؛ در این همایش، شرکت انگلیسی شرط کرد که افراد و شرکتهای تحت تحریم بین‌المللی حق شرکت در آن را که در داخل خاک ایران برگزار شد، ندارند.

چ) ورود شرکت سوئدی پامگرنت به کشور و خرید استارتاپ‌های ایرانی

در حالی موضوع استارت آپ‌ها داخل کشور به این وضعیت تاسف بار رسیده که شرکت سوئدی پامگرنت وارد کشور شده و به اسم سرمایه‌گذاری بر روی بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور تمام استارتاپهای موفق ایرانی را یا به تصاحب در می‌آورد یا بخشی از سهام آنان را خریداری می‌کند.

این در حالی است که در پروژه نفوذ مشخص شد استارت‌آپ‌ها می‌توانند به عنوان پیشرانه اقتصادی ایجاد تغییر در جامعه ایران به حساب می‌آید و به همین دلیل است که آقای اریک اشمیت رئیس گوگل هزینه آنرا تقبل کرده است.

خ)ورود خانم ماریچه اسخاکه به ایران

حضور خانم ماریچه اسخاکه؛ نماینده هلندی مبدع چندین طرح ابتکاری برای ترویج «آزادی‌های دیجیتال» در ایران با ظاهری نامناسب و دور از شئون دیپلماتیک یکی از جنبه‌های اصلی حمایت هلند در حوزه زنان، امنیت و فناوری اطلاعات بمنظور براندازی بوده است و ورود این خانم به کشور برای سنجش تاثیر تلگرام و اینستاگرام بر روی جامعه زنان در ایران و ماموریتهای دیگر بوده است.

ع)ورود سناتور حامی صهیونیسم به ایران به همراه تعدادی جاسوس دیگر

در حالی وضعیت اسف‌بار فضای مجازی طی 4 سال گذشته در جریان است که خبری خاصی تمام فعالان این عرصه را دچار شوک می‌کند؛ ورود ند لامونت، سناتور حامی صهیونیسم و جاسوس ارشد سازمان سیا با تعدادی جاسوس دیگر به کشور و دیدار با یک مقام ارشد دولتی و یک عالم دینی وابسته به جریان اصلاح‌طلب در کشور که متاسفانه از این دیدار به دلیل محرمانه بودن خبری منتشر نشده است.

اما ند لامونت بعدها در گفتگو با خبرنگار نیویورک تایمز گفت: روز پنجشنبه در رستورانی لوکس در تهران، کوروش رزاقی، مشاور برجسته اقتصادی در ایران و دیگر سخنرانان در مورد پتانسیل اقتصاد ایران برای سرمایه‌گذاران امریکایی سخن گفتند و «نصرالله جهانگرد»، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران، برای مخاطبان در مورد ظرفیت‌های ایران صحبت کرد، جهانگرد به زبان انگلیسی گفت: «از جمعیت 80 میلیونی ایران 40 میلیون نفر از گوشی هوشمند استفاده می‌کنند و شبکه‌های ٣G و 4G به سرعت در ایران در حال توسعه است»

موارد ذکر شده تنها گوشه‌ای از نفوذ صورت گرفته در کشور بر بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات بود که همگی نشان از یک برنامه‌ریزی دقیق، حساب شده و مدون برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی دارد و یک جریان خاص سعی دارد با بهره‌گیری از این فضا تا حد ممکن مجری پروژه‌های غرب در کشور باشد.

باید توجه داشت امروزه دشمنان با پیام‌رسان تلگرام، شبکه اجتماعی اینستاگرام و دیگر سرویسهای این فضا به دنبال شبکه‌سازی درون ملت و تغییر ذائقه آنان پس از ذائقه‌سنجی دقیق هستند همچنین از نکات اصلی فراگیری شبکه‌های اجتماعی در سطح جامعه که دشمن در پی آن است، تعدیل افکار عمومی برای آماده‌سازی زمینه بی‌ثبات‌سازی اجتماعی، جنبش‌های اجتماعی، شهروند خبرنگار، اغتشاشات خیابانی و ... که سه مرحله در این هدف متصور است:

الف) مرحله مقدماتی شامل تغییر سبک زندگی و عادت دادن مردم به زندگی سایبری و تغییر معیارهای زندگی، ساخت بدنه سیاسی برای جریان سیاسی، خبرسازی، هشتگ‌سازی و اتهام‌زنی‌های خاص در حوزه اجتماعی و فرهنگی نظیر ایجاد موج توئیتری با هشتگ #آزار_جنسی، #free… و #save… و ...

ب) مرحله توجیه که طی آن اخبار مهمی همراه با منابع درست و منابع مخدوش منعکس می‌شود تا زمینه توجیه تحریک احساسات به‌صورت همگانی فراهم شود مانند فعالیت کانال آمدنیوز.

ج) مرحله اجرا که طی آن کشور برای مقابله با این جریان‌سازی‌ها رو به جریان‌سوزی و جریان‌سازی معکوس روی می‌آورد و فضا از طرف جریان فتنه‌گر، رادیکال‌تر شده و دامنه تحرکات اجتماعی افزایش می‌یابد و از طرف مقابل دامنه مسدود‌سازی، فیلترینگ و عملیات سلبی تقویت خواهد شد.

مهمترین نکاتی که در انتخابات 29 اردیبهشت دشمن بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده و در صورت غفلت از آن می‌تواند شرایط خاصی برای کشور پدید آورد، به این شرح است:

انتخابات مجازی

توهم اکثریت با تاکید بر فضای مجازی

آمار‌سازیهای اینترنتی و تعداد فالور

مانورهای قبلی (پاشایی و اسیدپاشی در اصفهان و چالش‌ها)

تغییر ماهیت یک‌باره کانال‌های طنز و مبتذل به سیاسی

ساخت ربات‌ها و بات‌ها

هات اسپات‌ها

جهت‌دهی ماهواره و هم‌افزایی رسانه‌ها

کارویژه پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی(چرخه هم‌افزایی)

سرویس‌های دو تابعیتی

استارتاپ‌ها

تلویزیون‌های هوشمند و ابزارهای مرتبط

دروغ فیلترینگ هوشمند

ابزارهای پخش زنده مانند اینستاگرام

ربات‌های آمارگیر

باید توجه داشت وضعیت فضای مجازی امروز کشور وضعیت رها شده، غیر منضبط و غیرقابل کنترل است و با توجه به پیشرفت هر روزه پروتکل‌های رمزنگاری اطلاعات، این فضا به سمت جرایم بیشتر و سوء استفاده بیشتر بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی پیش خواهد رفت.

از مهمترین راهکار‌های مدیریت صحیح این فضا می‌توان به مطالبه راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات اشاره کرد که البته حتی با راه افتادن آن طبق پیش‌بینی‌ها هیچگاه اینترنت بسته نخواهد شد بلکه فقط سرعت و قیمت دسترسی تغییر پیدا خواهد کرد.

همگان باید توجه داشته باشند دروغ مسدودسازی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی که یک جریان خاص سالهاست برای تخریب رقیبش به صورت غیر‌اخلاقی مطرح می‌کند، یک فریب است و باید مردم عزیز بدانند هزینه‌ای که امروز برای اینترنت جهانی به‌صورت گران، بی‌کیفیت، دلال محور و ... ارائه می شود، می‌تواند برای اشتغال، تولید داخلی، حمایت از جوانان تحصیل کرده و فریخته این کشور صرف شود.

باید مردم عزیز در شرایط روزهای منتهی به انتخابات مراقب سوء‌استفاده و مهندسی کلمات از سوی برخی از گروه‌ها باشند تا خدای نکرده با بازی قدرت و علمیات روانی این جریان به سمت خاصی هدایت نشوند.

این روزها فضای تلگرام و اینستاگرام مملو از دروغ‌ها و شایعات است که باید با دقت هر پیام رصد و تحلیل شده و در صورت تائید برای دیگران ارسال شود.

منبع: افکارنيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۴۴۵۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور: جنبش دانشجویی سپهر غالب بر فضای سیاسی آمریکا را به چالش کشید/ شبکه های اجتماعی امپراطوری رسانه ای را زیر سوال بردند/ تظاهرات دانشجویی خط قرمز انتقاد از اسرائیل را شکسته است

پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: پلیس آمریکا طی هفته های اخیر نزدیک به 2200 دانشجو را در جریان اعتراضات دانشجویی هواداران فلسطین در دانشگاه های آمریکا در سراسر این کشور بازداشت کرده است. به گزارش آسوشییتدپرس، نزدیک به 56 حادثه بازداشت در 43 دانشکده یا دانشگاه مختلف آمریکا از 18 آوریل تا کنون رخ داده است. اعتراض های اخیر دانشجویی در ایالات متحده که به سرتاسر جهان گسترش پیدا کرده است بر انتقاد از ادامه جنگ در غزه و وجود رابطه اقتصادی میان دانشگاه ها و رژیم اسرائیل صورت می گیرد. بسیاری از دانشجویان آمریکایی خواهان پایان حمایت آمریکا به خصوص حمایت نظامی از اسرائیل در این جنگ هستند.

با فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور درباره معنای این تظاهرات برای ساختار سیاسی ایالات متحده و چگونگی این تغییر در جامعه این کشور به خصوص نسل جوان گفت و گو کردیم:

 

براساس آخرین نظرسنجی های انجام گرفته در ایالات متحده، ما شاهد تفاوت نگاه نسل جوان به مسأله فلسطین هستیم. «مؤسسه افکارسنجی PEW، در آخرین نظرسنجی خود در این زمینه که در آوریل ۲۰۲۴ منتشر شد، اعلام کرده است که جوانان زیر ۳۰ سال در آمریکا با مردم فلسطین همدلی بیشتری دارند. یک‌سوم افراد در این بازه سنی گفته‌اند که با مردم فلسطین احساس همدلی می‌کنند، درحالی‌که ۱۴ درصد خود را همدل با اسرائیلی‌ها معرفی کرده‌اند. این نسبت در آمریکایی‌های مسن برعکس است و ۴۷ درصد خود را همدل با اسرائیل و تنها 9 درصد خود را همدل با فلسطین معرفی می‌کنند. جوانان آمریکایی نسبت به گذشته احساس مثبت‌تری نسبت مردم فلسطین دارند. » فکر می کنید این تفاوت دیدگاه نسبت به مسئله فلسطین به خصوص فاصله گرفتن از تبرئه سازی تمام و کمال اسرائیل ریشه در چه تحولاتی دارد؟


 به طور کلی نسل جدید یا نسل جوان، یا درباره  موضوعات اجتماعی تعصب ندارد و یا این تعصب از نسل های قبل و افراد مسن تر کمتر است. ارقام ذکر شده در نظرسنجی که شما به آن اشاره کردید مهم هستند، اما باید ارقام و نظرسنجی را در بستر جامعه آمریکا و مناسبات اجتماعی هم قرار داد و ابعاد دیگر را هم در نظر داشت.

در انتخابات 2016 که برنی سندرز به عنوان یک سوسیالیست کاندید ریاست جمهوری بود، نظرسنجی ها نشان می دادند که همین جوانان نسبت به واژه «سوسیالیست» آن حساسیت سابق را ندارند و این کلمه برای آنها یک تابو نیست. این در حالی بود که  در جامعه آمریکا در 8 و 9 دهه اخیر واژه سوسیالیست یک تابو بوده است.

باید بگویم که مسأله فلسطین با همه مسائل دیگر در آمریکا کاملا فرق دارد. یعنی مسأله اسرائیل و انتقاد از اسرائیل در برابر آن،  برای جامعه امریکا یک خط قرمز است. به طور کلی سیستم قدرت در یک جامعه بر آن است تا شهروندی بسازد که با پارادایم غالب همخوانی داشته باشد. آمریکا مانند سایر کشورها نیست و این موضوع برای مناسبات داخلی جامعه آمریکا مهم است که منحصر به فرد و متفاوت است. از نظر سیاست داخلی اختلاف های طبقاتی رو به افزایش هستند، در سیاست خارجی آمریکا در دنیا جایگاه به خصوص دارد و خود را رئیس و صاحب دنیا می داند،  با جنگ ها و مداخله های نظامی و سیاست سلطه یک شرایط خاصی ایجاد می شود که این سیاست های ناهنجار، برای شهروند باید  به صورت ایدئولوژیک نرمالیزه و توجیه شود.

حالا نکته اصلی این است که دانشجویانی که بین 20 تا 30 سال هستند، جوان هستند، وارد بازار کار نشده اند و سیستم قدرت از نظر فاز زمانی فرصت و زمان کافی نداشته تا از آنها شهروندان مطیع و ایدئولوژیک بسازد. همانطور که نظرسنجی های مورد اشاره شما نشان می دهند نظرات افراد مسن نسبت به مسائل اجتماعی و اسرائیل و فلسطین متفاوت است چرا که بر روی آنها کار شده و نگاه ایدئولوژیک حاکم در آنها بیستر شکل گرفته است. از طرف دیگر، این جنبش دانشجویی، سوالاتی را نسبت به سپهر غالب برای شهروندان مطرح کرده است.

 

اینجا دو عامل به نظرم تاثیرگذار را جداگانه مطرح می کنم: فکر می کنید مهاجرپذیری ایالات متحده و افزایش حضور مسلمانان در این کشور به خصوص آنهایی که از کودکی در امریکا بزرگ شده و به بخشی از جمعیت رأی دهنده و جریان ساز این کشور تبدیل شده اند چه تاثیری در تفاوت دیدگاه های جوانان و افکار عمومی داشته است؟

در آمریکا مهاجرپذیری از جنوب جهانی و کشورهای مسلمان موثر بوده است. در دهه های گذشته در ازای هر یک سفیدپوست مهاجر آمریکایی، پنچ الی شیش مهاجر از جنوب جهان می آمد. الان حتی این تناسب بیشتر هم شده و ممکن است در ازای هر یک سفیدپوست آمریکایی ده نفر از جنوب جهانی آمده باشند. قطعا ترکیب جمعیتی آمریکا در حال تغییر است و این حقیقت خودش را در این نوع مسائل در سطح جامعه مدنی نشان می دهد. همزمان باید در نظر داشت که همواره یک اقلیت می تواند پارادایم سابق را با قدرتی که در جامعه دارد استمرار ببخشد. در حقیقت این جنبه نژادپرستی سفیدپوستان که پیرامون دونالد ترامپ دیده می شود عکس العملی است به همین تغییر ترکیب جمعیتی آمریکا.

این را هم باید در نظر داشت که این رفتار در نسل دوم مهاجران یکسان نیست و متنوع است و خیلی مواقع برای اینکه از نظر حرفه و کار موفق باشند و رشد کنند کاسه داغ تر از آش هم هستند؛ مانند همین کاندیدای حزب جمهوری خواه خانم «نیکی هیلی» که هندی تبار است و نظرات خیلی راست گرایانه ای دارد. در حقیقت رئیس دانشگاه کلمبیا خانم «شفیق» که عرب تبار است، نیروی پلیس را به داخل دانشگاه دعوت کرد. این اقدام او اعتراض های زیادی را در داخل دانشگاه و در میان دانشجویان و هیات علمی ایجاد کرد.

به طور کلی می توان گفت که مهاجران و تحول ترکیب جمعیتی از کشورهای مسلمان در آمریکا، بسیار موثر بوده و تغییراتی را در جامعه مدنی ایجاد و تغییراتی را هم به این جامعه تحمیل می کند.

 

 مسأله دوم، بروز و ظهور قدرتمند شبکه های مجازی و توسعه فناوری و در کنار آن قدرت گرفتن رسانه هایی چون الجزیره است که امپراطوری رسانه های غربی در روایت سازی را زیر سوال برده و به چالش کشیده اند. امروز جوانی که در واشنگتن یا حتی دورترین ایالت های امریکا نشسته با یک کلیک آنچه در غزه می گذرد را بی واسطه و مستقیم می بیند. این چه تأثیری بر روی تغییر نگرش ها و به چالش کشیده شدن روایت رسمی سیاستمداران از آنچه در میدان می گذرد دارد؟

ظهور شبکه های مجازی و شبکه های اجتماعی بسیار موثر بوده، به خصوص که جوانان خیلی بیش از دیگران از شبکه های مجازی استفاده می کنند. شبکه های اجتماعی می توانند بالقوه یک بدیل در مقابل رسانه های مستقر و امپراطوری رسانه ای باشند. باید در نظر داشته باشیم که مطالب در این شبکه ها بسیار متنوع، متفرق و پراکنده هستند. زمانی که همبستگی با فلسطینی ها شکل می گیرد اتفاق مهمی است و شیفت پارادایمی مهمی محسوب می شود.

اما یک زمینه ای را هم باید در نظر داشت و آن این است که از 7 اکتبر به بعد رسانه های مستقر غربی بسیار حساب شده و استراتژیک در حمایت از اسرائیل عمل کردند.  پروپاگاندا رسانه ها بر روی چند پایه استوار بود : 1. هفت اکتبر آغاز مشکلات فلسطین و اسرائیل بوده است؛ گویا تاریخ اشغال سرزمین و آواره ها وجود نداشته است. 2. حماس تروریست است، افرادی را گروگان گرفته است و  باید از بین برود. 3. اسرائیل حق دفاع از خود دارد. 4. اتهام های ضد یهودی بودن و یهودی ستیزی موضوع اصلی بود که فضا را پر می کرد. 5. این یک جنگ در غزه است و متأسفانه در جنگ همه صدمه می بینند و مثل همه جنگ های دنیا ما فقط نظاره گر پاسیو نسبت به عوارض این جنگ دلخراش هستیم.

 در حقیقت آنچه در غزه رخ می دهد جنگ نیست، چرا که حماس که نیروی هوایی ، دریایی، ارتش مرکزی، سیستم رادار، تجهیزات تکنولوژی نظامی و نیروی مسلح رسمی ندارد. در واژه «جنگ» یک دوگانه برابر وجود دارد، که می گوید از آنچه رخ می دهد متأسف هستیم، اما خب جنگ است. در حقیقت، این یک جنگ دو طرفه نیست، بلکه یک طرف مرتکب جنایت علیه بشریت می شود، و طرف دیگر، قربانی نسل کشی است. در نتیجه، نقش آمریکا و حمایت های مستقیم آمریکا در این نسل کشی کمرنگ می شود. این سیاست در  پنجره زمانی که اسرائیل قرار است جنایت هایی انجام داده و فلسطین را با خاک یکسان کند، افکار عمومی منحرف شده و معطوف به پروپاگاندا چندگانه ای که ذکر کردم می شود.  

شبکه الجزیره و شبکه های مجازی با انتشار ویدئوها و خبرها و عکس های تکان دهنده از بچه هایی که پاهای خود را از دست داده اند یا آنها که صورت ها و بدن شان سوخته این انحصار امپراطوری رسانه ای را شکسته اند و روایت از دست سیستم قدرت تا حدودی خارج شده است.

نکته اصلی در رسانه ها و فضای رسانه ای و مطبوعاتی، بحث یهودی ستیزی بود. تقریبا هر زمان مسأله غزه و جریان اسرائیل پیش می آید همراه آن یک بحث یهودی ستیزی هم در این فضا عنوان می شود. به عنوان مثال زمانی که کمیته کنگره روسای دانشگاه های هاروارد ، پنسیلوانیا و ام آی تی و کلمبیا را که خواست به آنها حمله کرد که در دانشگاه های شما در سایه تظاهرات در واقع یهودی ستیزی در جریان است. حتی برخی از رسانه های زرد مانند نیویورک پست یا دیلی نیوز یک ماه پس از 7 اکتبر تصویر دانشجویان دانشگاه هاروارد را به عنوان حامیان تروریست منتشر می کردند که این اقدام یک تهدید جانی این افراد محسوب می شود .

 

  اخیرا یکی از ستون نویس های نیویورک تایمز در مطلبی با عنوان شبح ویتنامی دیگر بر سر آمریکا نوشته که به نظر می‌رسد تظاهرات ضد جنگ ویتنام در سال ۱۹۶۸ بار دیگر در آمریکا در حال تکرار شدن است. آیا شباهتی میان اعتراض های ضد جنگ غزه در این روزها و این تظاهرات در سال 1968 می بینید؟

همانطور که بسیاری گفته اند این اعتراض ها شباهت های بسیاری با تظاهرات ضد جنگ ویتنام دارد.  این سطح وسیع از تظاهرات دانشجویی از زمان جنگ ویتنام تاکنون بی سابقه بوده و همه را شوکه کرده است، اما تفاوت هایی هم وجود دارد. آمریکا در جنگ ویتنام کشته های بسیاری به شکل مستقیم می داد و بسیاری از جوانان اگر در دانشگاه نبودند، برای فرار از جنگ به کانادا مهاجرت می کردند. اما اعتراض های دانشجویی کنونی منحصر به فرد است و با زمان جنگ ویتنام فرق دارد. این اعتراض ها  آستانه جدید  و در این دیوار عظیم یک ترک ایجاد کرده است. تنها موضوعی که در آمریکا خط قرمز است انتقاد از اسرائیل است و این تظاهرات دانشجویی اکنون این روایت را متحول کرده است.

در فاز اول اقدام ها، دانشجویان و جوانان معترض با شجاعت در مقابل اتهام های یهودی ستیزی و حمایت از تروریسم مقاومت کردند . آنها حتی تهدید می شدند که از آنها عکس گرفته می شود تا به آنها کار داده نشود اما اکنون دیگر نمی توان به آنها این اتهام را بست.

 نکته دیگر این است که در شرایط معمول افراد یا دانشجوها به صورت فردی، پراکنده و متفرق به مواضع انسانی ضدجنگ می رسند، اما این تظاهرات نشان می دهد که یک سازماندهی و تشکیلات دانشجویی به عنوان استخوان بندی این اقدام را شروع کرده و سپس از بقیه دعوت کرده که شرکت کنند. بدون یک تشکیلات مشخص،  مواضع انسانی درونی افراد نماد جمعی پیدا نمی کند . پیام مطالبه های دانشجویان هم مشخص و متمایز و روشن است: آتش بس در غزه، و اینکه دانشگاه در کمپانی هایی که سلاح به اسرائیل می فرستند سرمایه گذاری نکند. بیشتر اعتراض های دانشجویی متمرکز بر نقض قوانین بین المللی از طرف اسرائیل و محکوم کردن جنایت هایی چون نسل کشی است که در حال حاضر انجام می شود.

 

ما از این جنس اعتراض ها در ایالات متحده زیاد دیده ایم: جنبش‌های اعتراضی نظیر اشغال وال‌استریت، زندگی سیاه‌پوستان مهم است، پارک‌لند، جنبش کارگری و کمپین کنترل اسلحه دانشجویان و... . اساسا تأثیر این اعتراض ها با دامنه های وسعت متفاوت بر تصمیم سازی و تصمیم گیری در ساختار سیاسی ایالات متحده دارد؟

در این مقطع مشکل بتوان پیش بینی کرد که تأثیری در سیاست رسمی خواهد داشت یا نه. باید دید که این تظاهرات دانشجویی چه بخشی از جامعه را می تواند با خود همراه کند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که حدود دو هفته دیگر ترم دانشگاه ها تمام می شود و دوره تابستان آغاز می شود، اما دانشجویان وعده ادامه اعتراض ها را داده اند. از سوی دیگر کنگره حزب دموکرات هم در تابستان خواهد بود و جوانان می گویند که به این مکان هم برای تظاهرات می روند. این یادآور 1968 است که در کنگره حزب دموکرات در شیکاگو تظاهرات وسیع ضد جنگ ویتنام صورت گرفت که به یک نقطه عطف تبدیل شد.

 

یکی از مباحثی که در افکار عمومی بسیار مورد توجه قرار گرفته میزان برخورد نیروهای پلیس با معترضان است. اساسا براساس چه پروسه و ساختاری پلیس وارد برخورد با دانشجویان بخصوص در محوطه دانشگاه می شود؟

مقام های دانشگاه می گویند که کمپ یا اردو زدن در محوطه داخل دانشگاه غیرقانونی است ولی عرف بر این است که مقام های دانشگاه با دانشجوهای تظاهر کننده مذاکره کنند و به توافق برسند. یک مسأله دیگر که نانوشته است، این است که روسای دانشگاه ها ترجیح می دهند از اساس از تظاهرات خبری نباشد؛ چرا که میلیاردرهایی که به دانشگاه ها پول می دهند یهودی تبار و حامی اسرائیل هستند و  برای جمع شدن این تظاهرات فشار می آورند.

در حال حاضر دعوت از پلیس ضدشورش که رفتار آنها با خشونت توام است و دستگیری دانشجویان و اساتید،  نارضایتی و ناهنجاری ایجاد کرده است. نکته مهم دیگر این است که بسیاری از دانشجویان و اساتید معترض یهودی هستند. بنابراین این اتهام یهودی ستیزی که از طرف کنگره و کاخ سفید مطرح می شود بی معنا است.

 

 فکر می کنید این اعتراض ها از این پتانسیل برخوردار هستند که دولت جو بایدن را برای تشدید فشار بر نتانیاهو برای برقراری آتش بس تحت فشار قرار دهند؟

ممکن است دولت بایدن به نتانیاهو برای آتش بس فشار وارد کند، اما  این تظاهرات دانشجویان را باید در کنار عوامل دیگر مانند افکار عمومی جهان و نارضایتی برخی از دولت ها از اتفاق های جاری و اقدام آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری تعریف کرد. نباید فراموش کرد که نهادهای آمریکا مانند کنگره تحت سیطره لابی اسرائیل هستند(به عنوان مثال، بسیاری از دموکرات های کنگره با جمهوری خواهان همراه شدند که لایحه برجام از طرف پرزیدنت اوباما در کنگره تصویب نشود).

 دموکرات ها می گویند که علیرغم مشکلات غزه و ناراحتی ها، جو بایدن تنها آلترناتیو مقابل ترامپ است و شما باید از بایدن حمایت کنید. باید توجه داشت که تبلیغات سیستم بسیار قوی است. به عنوان نمونه حتی برنی سندرز هم فریب این پروپاگاندا را خورده بود. در یک ماه اول پس از هفت اکتبر برنی سندرز با ـتش بس به دلیل آنکه آن را به معنای مذاکره با حماس می دانست، مخالف بود. برخی از  جوانان حزب دموکرات به نشانه اعتراض دفتر او در واشنگتن را اشغال کردند و برخی از آنها هم بازداشت شدند. موضع برنی سندرز چندی بعد تغییر زیادی کرده و منتقد شدید سیاست جنگی اسرائیل شده است.    

دیگر خبرها

  • آغاز مذاکرات صادرات دانش قطعه‌سازی به چهار کشور
  • بازار مکاره سلامت در شبکه‌های اجتماعی/ عدم بازدارندگی قوانین
  • جدیدترین نسل موبایل رونمایی شد؛ بازگشت به «ماربازی» بدون اینترنت! (+عکس)
  • (ویدئو) فیلم جدید کشف آدم کوتوله در ایران فضای مجازی را منفجر کرد
  • فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور: جنبش دانشجویی سپهر غالب بر فضای سیاسی آمریکا را به چالش کشید/ شبکه های اجتماعی امپراطوری رسانه ای را زیر سوال بردند/ تظاهرات دانشجویی خط قرمز انتقاد از اسرائیل را شکسته است
  • تمدید فرصت ارسال آثار به جشنواره «آسمون»
  • تاکید پلیس بر‎اخلاق‎ ‎مداری‎کاربران‎ ‎مجازی‎ در‎انتخابات‎
  • پلیس فتا با محتواهای مبتذل در فضای مجازی برخورد می‌کند
  • طرح ویژه پلیس فتا برای پاکسازی فضای مجازی از جرائم اخلاقی
  • اجرای طرح عملیاتی پلیس فتا برای برخورد با لایوهای مستهجن و محتوای مبتذل در فضای مجازی